کاش یکی هم از جمعمان کم نشود!
سکینه مریخ یاد یلدای سال پیش بخیر! چه لذتی داشت در جمع خانواده بودن. چه ذوقی داشتند کودکان از بودن در کنار مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و عمه و دایی و عمو و بچههای فامیل. حالا امسال به لطف کرونا باید رسم کنار گذاشتن گوشی و دور شدن از فضای مجازی را کناری بگذاریم
سکینه مریخ
یاد یلدای سال پیش بخیر! چه لذتی داشت در جمع خانواده بودن. چه ذوقی داشتند کودکان از بودن در کنار مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و عمه و دایی و عمو و بچههای فامیل. حالا امسال به لطف کرونا باید رسم کنار گذاشتن گوشی و دور شدن از فضای مجازی را کناری بگذاریم و اتفاقا همینطور دست به گوشی و آنلاین باشیم چون قرار است امسال «دورهمی» یلدا را «دور از هم» اما با هم جشن بگیریم.
اینکه دور از هم باشیم که مشخص است اما با هم بودنمان امسال به مدد گوشیهای هوشمند و اینترنت و فضای مجازی قرار است اتفاق بیفتد. فقط خدا کند اینترنت هم همراهی کند و آزارمان ندهد.
البته برای آنها که همیشه خدا حتی در شب یلدا هم سرشان توی گوشیشان بود خیلی هم بد نشده و امسال یک توجیه اساسی پیدا کردهاند که از غروب تا پاسی از شب را در گوشی سر بجنبانند که مبادا یک پستی، استوری، لایکی یا کامنتی از دستشان در برود.
اگرچه متاسفانه هنوز هم عده بسیاری از مردم توجیه نیستند که وضعیت کرونا چقدر خطرناکتر و وحشتناکتر شده و این را میشود از شلوغی بازارها و رونق کار و کاسبی مغازههای آجیل و خشکبار و قنادیها و میوهفروشیها و لوازم قنادی فروشیها فهمید…!
اینستاگرام هم به خوبی نشان داده است که بسیاری از مردم، امسال با توجه به اعلام یک هفته قبل ستاد ملی مقابله با کرونا برای اعمال منع آمد و شد در شب یلدا از ساعت 18 عصر، از چند روز جلوتر به پیشواز یلدا رفته و چنان سور و ساتی را برای میهمانان خود تدارک دیدهاند که کرونا نشنود! کرونا نبیند! (بر وزن مسلمان نشنود، کافر نبیند)
اما واقعا اینهمه لجاجت بر سر جانبازی در راه ابتلا به کرونا از کجا ریشه میگیرد؟ واقعا چرا نمیتوانیم برای چند هفته خودمان را مجاب کنیم که این روزها هم میگذرد و فعلا باید دندان بر سر جگر گذاشت و دورهمی نگرفت و نرفت؟! یعنی اینقدر سخت است؟! از سرفههای شدید و تنگی نفس و بستری شدن در بیمارستان و اینتوبه شدن (لولهگذاری داخل نای به معنای قرار دادن یک لوله قابل انعطاف در داخل نای است. این کار هنگامی صورت میگیرد که فرد نیاز به تنفس مکانیکی دارد) و خدای نکرده مرگ هم سختتر است؟!
این شوق و ذوق عجیب برای برگزاری یک دورهمی ترسناک و احیانا مرگبار برای چیست؟ مگر قرار است برای مردن در راه کرونا از یکدیگر سبقت بگیریم؟
در ماههای اخیر فراوان دیدیم، به محض اینکه آمار ابتلا و فوتیها اندکی فروکش کرد و کادر درمان و پرستاران و پزشکان خواستند اندکی نفس راحت بکشند، فورا تعطیلات یا مناسبتهای ملی یا مذهبی بهانهای شد برای سفر یا دورهمی و تجمع!
به قول علی سلیمانی در فیلم اشکها و لبخندها « واقعا ما داریم به کجا میریم؟»
هرچه وزارت بهداشت با همه کمبودها و کاستیهای زیرساختی و نیروی انسانی در چند هفته رشته میکند به یکباره با یک حرکت نادرست و تجمع و گردهمایی مردم برای گرامیداشت یک مناسبت یا سفری غیر ضروری پنبه میشود و متاسفانه تا باورمان نشود که کرونا یک خطر جدی برای تک تک ماست، نمیتوانیم به شکست کرونا خوشبین باشیم…
مازندران هم که متاسفانه به لطف برگزاری دورهمیهای غیر یلدایی در این دو سه ماه فصل پاییز در شهر و روستا وضعیتش از همه استانهای دیگر خطرناکتر و بحرانیتر است و اگر قرار باشد یلدا هم با تمام قوا و با حضور همه اهل فامیل و دوستان و آشنایان برگزار شود، باید منتظر سونامی مرگهای کرونایی در استان باشیم و خدا نکند که چنین شود!
باید باور کنیم که اگر میخواهیم کسی از جمع بستگان و آشنایان و به خصوص سالمندان کم نشوند، باید یلدای امسال را بدون تشکیل دورهمیهای معمول به صبح برسانیم وگرنه کرونا چنان شب تاریک و بلند و مهیبی برایمان میسازد که هیچ خورشید امیدبخشی از پسِ آن نخواهد بود.
یلدای امسال، میتواند با کمترین هزینه مالی و جانی برگزار شود، به شرط آنکه فکر دورهمی به سرمان نزند و نخواهیم کرونا را سر لج بیندازیم که اگر لج کند، دیگر به صغیر و کبیرمان هم رحم نمیکند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0